87/9/17
9:43 ع
1ـ ستایش حق تعالی:
ستایش
سزاوار خداوندی است که کس نتواند از فرمان قضایش سرپیچد و مانعی نیست که
وی را از اعطای عطایا، باز دارد. و صنعت هیچ صنعتگری بپای صنعت او نرسد.
بخشنده بیدریغ است. اوست که بدایع خلقت را بسرشت و صنایع گوناگون وجود را
با حکمت خویش استوار ساخت.......
2ـ تجدید عهد و میثاق با خدا:
پروردگارا
بسوی تو روی آورم. و به ربوبیت تو گواهی دهم. و اعتراف کنم که تو تربیت
کننده و پرورنده منی. و بازگشتم بسوی توست. مرا با نعمت آغاز فرمودی قبل
از اینکه چیز قابل ذکری باشم.......
3ـ خود شناسی:
و
قبل از هدایت مرا با صنع زیبایت مورد رأفت و نعمتهای بیکرانت قرار دادی.
آفرینشم را از قطره آبی روان پدید آوردی. و در تاریکیهای سه گانه جنینی
سکونتم دادی: میان خون و گوشت و پوست. و مرا شاهد آفرینش خویش نگرداندی و
هیچیک از امورم را بخودم وا نگذاشتی........
4ـ راز آفرینش انسان:
ولی
مرا برای هدفی عالی یعنی هدایت (و رسیدن به کمال) موجودی کامل و سالم
بدنیا آوردی. و در آن هنگام که کودکی خردسال در گهواره بودم، از حوادث
حفظ کردی. و مرا از شیر شیرین و گوارا تغذیه نمودی. و دلهای پرستاران را
بجانب من معطوف داشتی. و با محبت مادران به من گرمی و فروغ بخشیدی........
5ـ تربیت انسان در دانشگاه الهی:
تا
اینکه با گوهر سخن مرا ناطق و گویا ساختی. و نعمتهای بیکرانت را بر من
تمام کردی. و سال به سال بر رشد و تربیت من افزودی. تا اینکه فطرت و
سرنوشتم، به کمال انسانی رسید. و از نظر توان اعتدال یافت. حجتت را بر من
تمام کردی که معرفت و شناختت را به من الهام فرمودی.......
6ـ نعمتهای خداوند:
آری
این لطف تو بود که از خاک پاک عنصر مرا بیافریدی. و راضی نشدی ای خدایم که
نعمتی را از من دریغ داری. بلکه مرا از انواع وسائل زندگی برخوردار ساختی.
با اقدام عظیم و مرحمت بیکرانت بر من. و باحسان عمیم خود نسبت به من، تا
اینکه همه نعماتت را درباره من تکمیل فرمودی......
7ـ شهادت به بیکرانی نعمت های الهی:
الهی! من به حقیقت ایمانم، گواهی دهم. و نیز به تصمیمات متیقن خود و به توحید صریح و خالصم
و به باطن نادیدنی نهادم. و پیوستهای جریان نور دیده ام. و خطوط ترسیم شده بر صفحه پیشانی ام، و روزنه های تنفسی ام، و نرمه های تیغه بینی ام. و آوازگیرهای پرده گوشم و آنچه در درون لبهای من پنهان است......
8ـ ناتوانی بشر از بجا آوردن شکر الهی:
گواهی می دهم ای پروردگار که اگر در طول قرون و اعصار زنده بمانم و بکوشم تا شکر یکی از نعمات تو بجا آورم،
نتوانم مگر باز هم توفیق تو رفیقم شود، که آن خود مزید نعمت و مستوجب شکر دیگر، و ستایش جدید و ریشه دار باشد...........
9ـ ستایش خدای یگانه:
معهذا من با تمام جد و جهد و توش و توانم تا آنجا. که وسعم می رسد با ایمان و یقین قلبی گواهی می دهم. و اظهار می دارم:
حمد و ستایش خدایی را که فرزندی ندارد تا میراث برش
باشد. و در فرمانروایی نه شریکی دارد تا با وی در آفرینش بر
ضدیت برخیزد و نه دستیاری دارد تا در ساختن جهان به وی کمک دهد.....
10ـ خواسته های یک انسان متعالی:
خداوندا،
چنان کن که از تو بیم داشته باشم، آنچنان که گویی تو را می بینم و مرا با
تقوایت رستگار کن! اما بخاطر گناهانم مرا به شقاوت دچار مساز! مقدر کن که
سرنوشت من به خیر و صلاح من باشد. و در تقدیراتت خیر و برکت بمن عطا فرما!
11ـ سپاس به تربیت های الهی:
خداوندا! ستایش از آن تست که مرا آفریدی. و مرا شنوا و بینا گرداندی! و ستایش سزاوار تست که مرا بیافریدی و خلقتم را نیکو
بیاراستی. بخاطر لطفی که به من داشتی والا......
12ـ نیازهای تربیتی از خدا:
و مرا بر مشکلات روزگار، و کشمکش شبها و روزها یاری فرمای! و مرا از رنجهای این جهان و محنتهای آن
جهان نجات بده و از شر بدیهایی که ستمکاران در زمین می کنند نگاه
بدار.............
13ـ شکایت به پیشگاه خداوند:
خدایا! مرا به که وا می گذاری؟ آیا به خویشاوندی که پیوند خویشاوندی را
خواهد گسست؟ یا به بیگانه که بر من بر آشفتد؟ یا به کسانیکه مرا به استضعاف و استثمار
کشانند؟ در صورتیکه تو پروردگار من و مالک سرنوشت
منی؟
14ـ ای مربی پیامبران و فرستنده کتب
آسمانی:
ای خدای من و ای خدای پدران من! ابراهیم، اسماعیل، اسحق و یعقوب، و ای
پروردگار جبرئیل، مکائیل و اسرائیل. و ای تربیت کننده محمد، خاتم پیامبران و
فرزندان برگزیده اش. ای فرو فرستنده تورات، انجیل زبور و
فرقان......
15ـ تو پناهگاه منی:
تو پناهگاه منی، بهنگامی که راهها با همه
وسعت، بر من صعب و دشوار شوند و فراخنای زمین بر من
تنگ گردد. و اگر رحمت تو نبود من اکنون جزء هلاک
شدگان بودم. و تو مرا از خطاهایم باز می داری. و اگر پرده پوشی تو نبود از رسوایان
بودم.